پناه میبرم به خنده های تو
که درد دل کنم فقط برای تو…
پناه میبرم از این همه سکوت !!
به حس عاشقانه صدای تو صدای تو
امان از گریه های زیر باران
امان از زخم های نارفیقان…
امان از روزگار !!
از حال این شهر پریشان
امان از این هوای غم گرفته !!
دلم از عالم و آدم گرفته…
تمام کوچه های شهر را ماتم گرفته
تو لبخندی میان گریه هایم تو اینجایی نمیلرزد صدایم !!
بغل کن خاطرات خسته ام را
تویی که مرهمی بر زخم هایم…
چه کرده ای که میرسد تمام باورم به تو
چه کرده ای که از خودم پناه میبرم به تو
امان از گریه های زیر باران امان از زخم های نارفیقان !!
امان از روزگار از حال این شهر پریشان…
امان از این هوای غم گرفته دلم از عالم و آدم گرفته
تمام کوچه های شهر را ماتم گرفته…